حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

حرف دل ...

در این بازار گرم نا امیدی به فریادم رسی با چه امیدی

زیر باران

زیر باران
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای بهم بزنیم
نو بگوییم و نو بیندیشیم
عادت کهنه را به هم بزنیم
وزباران کمی بیاموزیم
که بباریم وحرف کم بزنیم
کم بباریم اگر ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا کنیم وخیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود به خود زیباست
سخن عاشقانه ای بهم بزنیم
قلم زندگی را به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
سالکم قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
سلام به تمام گلهای زیبای دلتنگیها
بیایید دلمان را همزمان با نو شدن سال شستشو بدهیم
وکینه را در این روز هفته بزداییم
وشادی را به همه تقدیم کنیم
این شادی را با شرکت دردلتنگیها یک دگر به هم هدیه کنیم
روز وهفته زیبایی پرازشعر وقشنگی وعشق درانتظار شما باد.


بهاریه


بازکن پنجره را
و ببین پر زدن بلبل باغ
که شده مست زبوی خوش و جان بخش بهار
وبکش با نفسی تند و عمیق
بوی عطر گل یاس
وببین مرغک آزرده عشق
که حزین بود و نزار
با شکوفایی گلهای بهار
شده سرمست غرور
دیگر آن سوزش سرمای زمستان
نخورد بر بدن سبز درخت
یا که شلّاق خزان
نکند غنچه گل را پرپر
بازکن پنجره را
پرکن از رایحه و عطر بهار
ریه خسته ز سوز و سرما
و ببین در همه جا
فرشی از سبزه وگل پهن شده ست
تک درختی که زسرما بدنش می لرزید
جامه سبز به تن کرده
تنش گرم شده ست
پولکی را که سپید است و قشنگ
یا که زرد است و بنفش
دست خیّاط زمان
روی این جامه سبز
دانه دانه زده با زیبایی
گوییا فصل بهار
کرده بر پیکر این تازه عروس
تورخوش رنگ و سپید
از لطافت چو حریر

این بهار هم گذرا است
سال دیگر شاید
نتواند بگشاید« جاوید »
باز این پنجره را

عید همه پر بار تر از همیشه ٬ روزهای پر از موفقیت ٬ و سالی سرشار از شادی و بهروزی داشته باشین خواهم دیدتان ٬ اگر حیاتی باشد به امید دیدار 
جاداره از همه دوستانی که تو این مدت چند ماهه مارو همراهی کردن در سخختیها و نا کامیها پشت و پناه ما بودن تشکر خالصانه بکنم و ارزوی سالی با بهترین اتفاقات رو براشون بکنم
در پناه حق جاودانه بمانید

این بار با یه شعر جدید

من تنهای دل خسته
غمین بال و پر بسته
بسان آهوی وحشی
گرفتار تله گشته
نمی دوانم چه می گویم
چرا اسرار دل می گویم
مگر از اینهمه ادم
وفای دیده ام روزی
نمی دانم نمی خواهم
زدست نامردمان خستم
ولی این راز را می گویم
برای هر که می خواند
برای هر سیه بختی
که در دل عشق کس دارد
دل عاشق دل شیدا
دلی محجور می ماند
زدست ان کمان ابرو
غرورش خرد می گردد
دوچشم لعل کون او 
یاقوت گونه می گردد
نمی دانم چمی دانم
چرا من هم براشفتم
بله من هم سیه بختم
به دل عشق کسی دارم
غرورم خرد گردیده
دلم محجور گردیده
دو دیده موج خون گشته
دلم مسمار غم گشته

یه سلام همین جوری به برو بچ خودمون کلی این دو روز دل تنگ بودم و لی بالا خره همه چیز به خیر و خوشی تموم شد یعنی امروز قصد داشتم با کلی غم و غصه اپ کنم که به یک باره همه چیز زیر ورو شد و دوست دارم بگم بهتر  از این لحظه لحظه دیگه ای رو نمی شناسم و این شعرم بخونینیو ونظرتونو بگین دوست دارم بشنوم نظراتتونو هرچی هم دوست داشتین بهش گیر بدین دوستون دارم به امید الله
تا دیدار بعد فی امان الله
به امید دیدار


سلام بچه های خوب با مرام
اره این یکی هم مال خودمه کلی دلم تنگ بود که می خواستم بذارمش ولی چند دقیقه قبل از گذاشتنش همه چیز بهتر شده بود که دوباره بناگاه همه چیز از اولشم بدتر شد نمی دونم گاهی به سرنوشت خودم و انوی کهاین سرنوشت رو برا من رقم زده هم شک می کنم و از خودم می پرسم آخه چر؟ خوباینم از حرف دل این روزم
می دونییم بچه ها دیروز ظهر بود همه چیز برا مناز بدم بد تر بود اونم بخاطر دل خوری یکیاز بچه ها البته مقصر خودم بودم و تقصیر منم زدن حرفی بود که نباید می زدم و همین باعث داغونی من شده بود و جای یه اتفاق بد تر بررا من خالی بود که همون ظهر اتفاق افتاد یه اتفاقی که منو اساسی شکه کرد همون دیروز ظهر تصمیم گرفتم بیام قم الانم اینجام فرست برا نوشتن ندارم به همین دلیل جواب نظرات رو می ذارم برا یه وقتی که فرست داشته باشم بدم البته همه رو خوندمه ها ولی نمی شه جواب بدم
برام دعا کنین هم اون عزیز دلم دیگه از من دل گیر نباشه که این برام خیلی مهمه و این مشکل جدید حل بشه
قرارم هست فردا برگردم خونه ای کاش مشکلات حل بشه تا منم زود تر برگردم و جواب همه رو بدم
دوستون دارم
به امید دیدار

سلام

می دونیین امروز می خوام اپ کنم ولی بد جور درگیر این قالبا شدمه دعا کنین زود تر از اب در بیاد تا بذارم رو وبلاگم اخه نا سلامتی عیدی گفتن و وب تکونی هم لازما اونم بعد از ۶ ماه من که دوست دارم
پس می بینمتون شاید یه چند ساعت دیگه
به امید دیدار

یه خبر جالب و ...

یه سلام با کلی خستگی به همه بروبچ با حال و با مرام
این بار بعد از دو روز پر دردسر اومدم و دوباره اپ کنم البته یه کم دیرشده قبول ولی این بار با یه چیز جالب اومدمه که می دونم همه خوشحال میشن البته خواستم این بار پیش دستی کرده باشم و یه جورای جلو بزنم می پرسین از کی خوب بذارین بگم از مدیران بلاگ اسکای می پرسین چطور خوب یه کم اجازه بدین همه اینارو براتون میگم گاماس گاماس یا الهم بیر بیر
اره عزیز می دونم که میدونین که بلاگ اسکای هم مثل بقیه بلاگ ها این قابلیت شکلک رو برا وبلاگهای خودش فعال کرده ولی ما هنوز نمی تونیم بدون دردسر برای نظرات ارسالی خودمون شکلک بذاریم گفتم بدون دردسر به این دلیل که با یه کم دردسر ما هم می تونیم این کار رو انجام بدیم خوب که قبلا من خودم این کار رو برای یه سری از بچه ها انجام داده بودم
حالا من با ایجاد یه سری تغییر تو قالب نظرات وبلاگ خودم این قابلیت رو بدون دردسر سازی کردم و از این به بعد شما می تونین برای نظرات من شکلک بذارین بعد دیدم این یه جورای نامردیه که همه نتونن از این و امکان استفاده کنن اومدم از قالب نظرات خودم یه کپی گرفتم و داخل یه فایل متن قرار دادم و در اخر زیپ کردم و برا همه بچه ها قرار دادم هر کس دوست داره می تونه با گرفتن این فایل خودشو جزء اولین نفراتی به حساب بیاره که از این قابلیت استفاده می کنه البته بعد از گرفتن این فایل زیپ باید از حالت زیپ خارجش کنه و در ادامه فایل متنی داخل ان را باز کرده محتویات این فایل را داخل قالب نظرات خودش paste کنه
یه کم بیشتر توضیح میدم برا کسانی که تجربه کمتر دارن
وارد مدیریت وبلاگ خودتون بشین از لینکهای که در سمت راست قرار داره قسمت قالب ها لینک ویرایش قالبهارو انتخاب کنین در صفحه باز شده قالب نظرات رو پیدا کنین و محتویات فایلی را که گرفتینه رو کپی کنین و اینجا paste کنید
به همین سادگی نظرات شما دارای شکلک میشه
خوب دیگه فکر کنم نوبت قرار دادن لینک فایل خودمه مگه نه پس از همینجا بگیرینش یا از اینجا هر جفتش یکی هست البته دوتا ساختم ولی یکیش اختصاصی بود بعد از اینکه مورد استفاده قرار گرفت میذارمش
راستی هر کس دوست داره برا وبلاگ خودش این شکلکا قرار داده بشه می تونه بگه تا خودم براش این کار رو انجام بدم بدون هیچ هزینه ای
امید وارم خوشتون اومده باشه و خوشحالی شمارو هم در بر داشته باشه
دوستون دارم
نظر یادتون نره
به امید دیدار


بازم سلام از اونجای که به مدد پرشین گیگ دانلود فایل بالا با مشکل رو برو شد از پار اسپیس استفاده کردم ودوباره لینکشو قرار دادم پس از اینجا دانلود کنید این فایل رو البته این یکی یه کم تعداد شکلک بیشتری داره اینم ویرایش جدید قالب یاد داشت از اینجا دانلود کنید و اینم ویرایش جدید قالب نظرا ترنج از اینجا دانلود کنید و اینم یه قالب دیگه بنام قرمز به درخواست یکی دیگه از بچه ها از اینجا دانلود کنید
به امید دیدار

خوشا ان دل که دلدارش تو باشی

خوشا ان دل که دل دارش تو باشی
انیس و مونسو یارش تو باشی
سلام به همه بچه های با معرفت و همه اونای که گاهی بر حسب تصادف بر این دل نوشته گذر می کنن
صبح بود ساعتای ۶یا ۷ که مثل همیشه از خواب بیدار می شدم تو خواب یا بیداری یه کلماتی برزبان جاری بود بیدار که شدم ازشون خوشضم اومد بعد تصمیم گرفتم همشونو بنویسم نمی دونم شاعر خاصی داره یا از همون تراوشات ذهن خودمه ولی اون چه مهمه اینه که دوست داشتم برا همه بروبچ بذارمشون  شروع می کنم

بیا ای جان که جانانم تو باشی                 انیس و مونسو یارم تو باشی
بیا ای عشق که دل دارم تو هستی          دلیل بودنم ای جان تو هستی
بیا ای یار که غم خوارم تو بودی                ز هجر خود دل و جانو ربودی
بیا تا من کنم جان جان را فدایت                فدای ان قدمهای دو تایت
بیا دلدار من دل را تو بردی                        فروغ دیدده را ای جان تو بردی
اگر روزی ببینم روی ماهت                        کنم جان را فدای اون نگاهت
دل دیوانه من دیوانه ترشد                        زهجر روی تو اواره تر شد
نمی دانم چه سری دارد این دل                 چه احوال گرانی دارد این دل
یه روزی در کمال نا امیدی                         دگر روزت پر از عشق و امیدی
ندانی ای محمد راز این دل(حرف این دل)     که از اسرار حق می باشد این دل

این از کار من دیگه نوبت شماس که در مورذ این دل نوشته نظرات خودتونو بنویسید و سرور رو به دل ما مهمان کنید



البته باید یه تشکر خاص هم از ابجی خودم غزال بکنم بابت توجه خاصشون

پاک و آبی مثل شیشه

پاک و آبی مثل شیشه
قلب تو باشه همیشه
برای یه لحظه لبخند
تک و تنها دل نمی شه
شیشه های خونه ما
شیشه های مات از غم
شیشه های دل شکسته
سنگ غم شکسته از درد
خاطرات روی شیشه
وقتی شیشه ها بخارن
چه قشنگه با تو اما
بنویسم از نگاهم
یکی گفت شیشه ها اما
قلبی تو سینه ندارن
سنگ و سردن مثل یخ ها
چاره ای جز این ندارن
ولی اما توی سرما
توی برف و توی کولاک
وقتی شیشه ها بخارن
یه غمی تو سینه دارن
می نویسم روی شیشه
خاطرات تو و اون روز
روزای با تو و ابری
مثل باریدن هر روز
می نویسم که تو رو باز
می بینم میون خوابم
می دونی مثل قدیما
عاشق سیب گلابم
می نویسم با همبن دست
روی این بخار شیشه
با تموم جون و دل باز
هنوزم عشقت رو دارم
ولی اما چه عجیبه
شیشه ها که دل ندارن
شیشه های مات و مبهوت
شیشه ها که غم ندارن
چرا پس گریه می کردش
شیشه شکسته گاهی
وقتی از دلم می گفتم
روزگاری , خاطراتی
می دونی یه رازی امشب
شده افشا روی شیشه
راز دلشکستگی ها
میون من و یه شیشه
کی می گه قلبی ندارن
شیشه ها میون سینه
کی می گه عشقی ندارن
مثل آدم دل شیشه
برای یه لحظه لبخند
من و شیشه غرق نوریم
غرق احساس دوباره
مهمون یه آسمونیم
رنگ شیشه ها خیاله
پشت شیشه ها نگاهه
بنویس حرف دلت رو
تا که شیشه ها بخاره

راستی گوینده این شعر رو هم نمی شناسم
دوست داشتین نظر بدین و خوشحال کنید مارو تا دیدار بعد فی امان الله